نویسنده: هادی تقوی
با اینکه روزهای شلوغی را هم از لحاظ کاری و هم از لحاظ شخصی میگذروند، قبول کرد که داستانش را برام بگه. در ظهر یک روز کاری به ساختمان زیبای شرکت علی بابا دعوتم کرد تا مصاحبه را انجام بدهم. با انرژی و با یک لبخند زیبا به استقبالم آمد و به سمت اتاق جلسه رفتیم. وقتی وارد فضای شرکت علی بابا شدم اولین چیزی که حس کردم، انرژی و حال خوبی بود که فضای آنجا داشت و آدمها در حال حرکت و فعالیت بودند.
سحر بختیاری را از چند سال پیش میشناختم. اولین بار در فضای کاری اشتراکی بنام تیوان دیده بودم و تازه قصد داشت استارتاپی را با موضوع تولید راهنماهای صوتی راه اندازی کنه. از همون اول خیلی فعال و پرانرژی شروع کرده بود. سحر داستان جالبی داره. از فعالیت و مربیگری در رشته ژیمناستیک گرفته، تا خواندن رشته هوافضا در دانشگاه، طراحی و ساخت ماهواره و در حال حاضر هم مدیریت یک استارتاپ با موضوع تولید راهنماهای صوتی در حوزه گردشگری. با من همراه باشید تا داستان سحر بختیاری را برایتان بگویم.
اولین سوالی که ازش کردم این بود، چرا این کار یعنی تولید راهنماهای صوتی را انجام میدهد. در پاسخ به این سوال گفت این فعالیت را یک کار نمیدونه، بلکه رسالتش می دونه. در رشته هوا فضا که قبلا کار میکرده خوشحال بوده اما معنای کافی براش نداشته و احساس نمیکرده اون سهمی را که باید ادا کنه، داره انجام میده، به همین خاطر از اون کار بیرون مییاد و وارد حوزه گردشگری میشه.
فعالیت در رشته ژیمناستیک
سحر در سال 1365 در تهران به دنیا اومده. در دوران نوجوانی ژیمناستیک کار کرده و تا مربیگری هم پیش رفت. ازش پرسیدم هنوز میتونه حرکات ژیمناستیک را اجرا کنه، با قاطعیت گفت، بله که میتونم. به خاطر اینکه به هوافضا و خلبانی علاقه داشته، این رشته را در دانشگاه انتخاب میکنه. سحر آدم فعالی بوده و در دوران دانشگاه در انجمنها و گروههای علمی- دانشجویی فعالیتهای زیادی انجام میده و مسئولیتها و نقشهای متفاوتی را در آنجا بر عهده میگیره. در همون دوران بیکار نمیشینه و وارد فضای کاری حرفهای هم میشه. بعد از مدتی دبیر انجمن علمی هوا و فضای دانشگاه میشه. فعالیتهای فوق برنامهی مربوط به این کار باعث آشناییش با سازمان فضایی ایران شد. زمانی که در حال گذراندن ترم چهارم در دانشگاه بود، به واسطه فعالیتهای مختلفی مثل ترجمه خبر برای ماهنامهی سازمان فضایی و برگزاری رویدادهای مشترک بین دانشگاه و سازمان ارتباطش رو با این ارگان دولتی حفظ میکنه.
کار کردن در دوران دانشجویی
در ابتدا همکاریاش با سازمان به صورت داوطلبانه و بدون دریافت پول بوده. تا اینکه در یک پروژه ساخت کیوبست (ماهواره دانشجویی) در سازمان فضایی درگیر میشه و همکاری جدیتر خودش رو با یک تیم 5 نفرهی دانشجویی شروع میکنه. به مرور پروژه بزرگتر میشه و تیم بعد از مدتی به 25 نفر میرسه. سحر دوره کارآموزیش را هم در سازمان فضایی در همون پروژه میگذرونه و با اینکه اون زمان خودش کارآموز بوده، اما چند کارآموز دیگر تحت مدیریتش کار میکردند.
بعد از یک سال با تغییر مدیریتی سازمان، پروژه متوقف شد و تعداد زیادی از کسانی که در آن پروژه مشغول به کار بودند، به کشورهای دیگه مهاجرت کردن، اما سحر که هنوز داشنجوی کارشناسی بود در ایران موند. با متوقف شدن پروژه، از سازمان بیرون اومد و همزمان با سال آخر گذروندن سال آخر کارشناسی، به عنوان مربی ژیمناستیک کار میکرد.
چند ماهی به همین شکل گذشت تا از پژوهشکده سامانههای ماهواره سازمان فضایی باهاش تماس گرفتن و گفتن که دوباره قصد دارند پروژه ماهواره کیوب ست رو به جریان بیاندازن و از سحر خواستند که به این پروژه ملحق بشه. همکاری شروع شد. در این حین سحر تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیل در کارشناسی ارشد به خارج از ایران برود، اما به دلایلی از تصمیمش منصرف میشه، در ایران میمونه و کارشناسی ارشد رو رشته مهندسی فضایی به اتمام میرسونه. در مجموع حدود نه سال در سازمان فضایی کار میکنه.
سحر در یک بازه زمانی با تضاد و تعارضهای زیادی درگیر میشه. بعد از مدتی به این نتیجه میرسه که خیلی از اون تعارضها نه به علت مسائل بیرونی، بلکه به دلیل مسائل حل نشده درونی خودشه. شروع به کار کردن بر روی خودش میکنه تا اونها را حل کنه.
شروع تجربه جدید
در اون دوران، سفرهای ماجراجویانهای را به کشورهای دیگه برای خودش ترتیب میده. در سفرها سرویسی بنام راهنمای صوتی را تجربه میکنه و با خودش میگه که چرا همچین چیزی در ایران استفاده نمیشه. وقتی از سفر برگشت، تصمیم گرفت استارتاپی در همین زمینه بنام آوایار راه بندازه. در ابتدا فکر میکرد مشکل دستگاههای راهنمای صوتی است که در ایران تولید و ارائه نمیشه، اما بعد از مدتی متوجه شد موضوع اصلی تولید محتوای مناسبه.
در سال آخری که در پژوهشکده کار میکرد به کمک یکی از همکارهاش یک نسخه اولیه از دستگاه راهنمای صوتی را درست میکنه. همزمان به این نتیجه میرسه که اگر بخواد این کار راه بندازه، نیاز به شناخت بهتری از صنعت گردشگری داره، به همین خاطر در کلاس تورلیدری ثبت نام میکنه.
شرکت در دورههای گردشگری باعث آشناییش با اهالی سفر و گردشگری میشه. کسانی که دغدغه و عشق به ایران بینشون موج میزنه. تولید محتوا برای راهنماهای صوتی کار بسیار مهم و ظریفی بود که سحر اون رو با کمک تعدادی از اساتید دورههای گردشگری شروع میکنه.
استعفا از کارش و تمرکز روی تولید راهنمای صوتی
در اواخر سال 96 با نامه نگاریها و رفتن به جلسات مختلف، سازمان گردشگری به محصولش علاقمند شد. به همین علت برای ساخت نمونهی قابل تولید، وارد فرآیند توسعه محصول شد و نمونههایی را تولید کرد. متوجه شد که این کار نیاز به تمرکز زیاد و وقت گذاشتن داره، به همین خاطر از کارش در بخش فضایی استعفا داد و تمام وقت برای تولید راهنماهای صوتی وقت گذاشت. میزی را در یک فضای کار اشتراکی گرفت. چند ماه اول به تنهایی کارها را جلو برد و به مرور افرادی را هم جذب کرد و تیم تشکیل داد. در نمایشگاه گردشگری با مجموعه باغ پرندگان تهران آشنا شد و تونست اولین قرارداد همکاری رو با مجموعه باغ پرندگان ببنده.
این پروژه برای آوایار آورده مالی نداشت، ولی باعث شد محصولی که میخواست ارائه بده، محک جدی بخوره و نقاط ضعفش مشخص بشه. در پاییز سال 97 در حاشیه نمایشگاه گردشگری اجلاس UNWTO که به میزبانی ایران انجام میشد شرکت میکنه. در نمایشگاه موفق میشه با مدیر وقت سازمان گردشگری (وزارت گردشگری امروز) ملاقات و محصولش را معرفی کنه. این دیدار منجر به انعقاد تفاهم نامهای به صورت پایلوت برای ارائه خدمات راهنمای صوتی در کاخ گلستان، تخت جمشید و پاسارگاد شد.
خدمتی که آوایار ارائه میکند
آوایار کارش ارائه خدمات راهنمای گردشگری صوتیه. راهنمای گردشگری صوتی در قالب یک دستگاه یا اپلیکیشن در موبایل در خدمت گردشگر قرار میگیره. به کمک آوایار گردشگر انگار یک راهنمای شخصی به همراه داره که وقتی به دیدن مکان یا جاذبهای میره، توضیحهای مربوط به اون جاذبه رو براش روایت میکنه.
خیلی وقتها پیش مییاد که ما به دیدن جاذبه یا موزه میریم و در مورد آنجا و اینکه چه داستانی داره، چیزی نمیدونیم و کسی هم نیست که برای ما توضیح بده. اینجاست که راهنمای گردشگری صوتی آوایار با دادن اطلاعات مفید و داستانهای جذاب میتونه کمک خوبی برای ما باشه.
برای تولید محصولی که آوایار ارائه میکنه، زحمت زیادی کشیده میشه و مسیر طولانیای طی میشه تا به مرحله استفاده توسط ما برسه. یک تیم اجرایی و محتوایی قوی پشت آن وجود داره. کار ابتدا با طراحی محتوا و اینکه چه مواردی باید گفته بشه، شروع میشه، بعد پژوهشهای زیادی از منابع موثق انجام میگیره و محتواهای زیادی مربوط به موضوع جمعآوری میشود. سپس محتواهای جمعآوری شده توسط نویسندگانی که تسلط به راهنمایی تور نیز دارند، داستان پردازی و روایت میشه. تازه در این مرحله ست که متنهای نوشته شده تحویل تیم صدای آوایار میشه تا از اونها راهنمای صوتی شنیدنی تولید بشه. سحر و تیم آوایار تمام تلاششون را میکنن که داستانهای خوبی از سوژه بگن و محتواهایی که ارائه میشه، حالت جذابی داشته باشه و مخاطب صرفا یک محتوای خشک، بی روح و کسل کننده دریافت نکنه. به نظر سحری چیزی که آوایار را متمایز میکنه، روایی، صمیمی و موثق بودن اطلاعاتی است که ارائه میشه.
در حال حاضر محتوای راهنمای صوتی در آوایار به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر میشه و در آینده قصد داره زبانهای دیگر را هم اضافه کند. آوایار حتی پا را فراتر از ایران گذاشته و برای کشورهای دیگه مثل ترکیه هم خدمات ارائه میکنه. در حال حاضر حدود 40 نفر با آوایار همکاری میکنند و در آینده بیشتر هم خواهد شد.
سحر آرزو داره دنیا به یک اندازه جای خوبی برای همه باشه. به نظرش آدم هیچ وقت نمیتونه تکی خوشحال باشه. برای سحر و آوایار آرزوی موفقیت میکنیم.