پادکست های با موضوع غذا، آشپزی، فرهنگ و آداب رسوم مربوط به غذا
موضوع این قسمت از کاوشگر موضوعی است که نمی شود از آن فرار کرد هر چند که میدانیم رفتن به سمت و سوی آن اصلا خوب نیست . غذاهای حاضری ، فست فودها ، غذاهایی که بیرون از منزل تهیه می کنیم به خاطر اینکه فرصت آشپزی نداریم . همین غذاهایی که بیرون از منزل تهیه می کنیم به خاطر اینکه جوان تر ها خیلی دوستشون دارند و در خانه نمی شود با این طعم درستشان کرد.
در این کاوشگر بشنوید از فست فودها
چشمانتان را ببندید و تصور کنید که به همراه خانواده تشریف برده اید مسافرت خراسان شمالی . انتظار دارید که با زمین های کشت زعفران مواجه بشوید اما می بینید که هیچ خبری از کشت زعفران در خراسان شمالی نیست از یکی از افراد محلی می پرسید که چه اتفاقی افتاده است . ایشان با یک لبخند به شما می گوید که الان چند سالی است که دیگر زعفران در خراسان شمالی کشت نمی شود و اگر علاقه مند هستید زمین های زیر کشت زعفران را ببینید،باید تشریف ببرید مازندران یا گیلان . باورتان می شود ؟
این برنامه از کاوشگر راجع به زعفران بشنوید…
چشم هایتان را ببندید و تصور کنید یک روز قرار است برای خانه میوه بخرید توسط مترو هم دارید تشریف می برید سمت خانه . در مترو خوابتان می برد و مثلا به جای اینکه چهارراه ولی عصر پیاده بشوید ، میدان تجریش پیاده می شوید . به هر حال فرقی نمی کند میدان تجریش هم جایی است که می شود در آن میوه خرید . پیاده می شوید و می روید و به همان اندازه که همیشه میوه می خریدید 20-25 هزارتومان میوه برمیدارید اما این دفعه با تعجب از فروشنده می شنوید که مبلغ میوه ای که برداشته اید 150هزار تومان شده است !
این برنامه از کاوشگر راجع به بازار میوه و تره بار در ایران بشنوید…
چشم هایتان را ببندید و مردمی را تصور کنید که در یک کشتزار بسیار بسیار وسیع و در یک باغ بزرگ سبدهایی در دست گرفتند و از درخت ها و بوته ها پول می چینند و داخل سبد می گذارند . کسانی هم می آیند این پول هارا می خرند ، می برند دم می کنند و دمنوشش رو می خورند .
این برنامه از کاوشگر درباره قهوه بشنوید …
دوستان و علاقه مندان به برنامه کاوشگر سلام
در این برنامه از کاوشگر قصد داریم در مورد میوه های عجیب و غریب صحبت کنیم
مهمانان این برنامه دکتر سید محسن مداح متخصص تغذیه و خانم میترا ابطحی پژوهشگر گروه انیستیتو صنایع غذای کشور هستند.
در این پادکست تجربه غذای ایرانی را از زبان نرگس معاصر, دوست عزیزم می شنویم که وقتی خیلی کوچک بوده از ایران رفته و حالا بعد از سالها به دنبال گذشته و تاریخش به وطن برگشته است. نرگس که توی صداش و لهجه شیرینش هم ایرانی بودنش پیداست و هم سالهای زندگیش دور از ایران درمورد سفره های پروپیمان ایرانی و غذاهای خوشمزه ای می گوید که شاید سالهای دور از ایران فرصت چشیدنشان را نداشته است. شاید که یادمان بیاید که چه نعمتهای خوبی را در خانه و سر سفره داریم! برای شنیدن داستان دلنشین نرگس به این پادکست گوش بدهید.
در ضمن، نرگس رو میتونید در این صفحه اینستاگرام پیدا کنید: @eyenarcissus
در این پادکست یک مهمان ویژه داریم؛ یک پسر بامزه پنج ساله. وقتی که پادکست را بشنوید متوجه می شوید که ایلیا کوچولوهست ولی خیلی تیز و باهوش است و حرفهای جالب و زیادی در مورد غذای مورد علاقه اش و خیلی موضوعات دیگر دارد. مثلا ایلیا در مورد شغل مورد علاقه اش کلی حرف شنیدنی برای گفتن دارد و از حالا در مورد همسر آینده اش هم تصمیمات جدی گرفته است!
داستانهای ایلیا مثله خودش بانمک و خاص هستند. بریم به این پادکست گوش کنیم!
چهار سال پیش، طرفهای عید قشنگ نوروز، من بلاگ‌ام را که راجع به غذا و فرهنگ ایران است را شروع کردم.
این هم آدرس بلاگ من : www.fiqandquince.com
حالا چطور شد که تصمیم گرفتم در امریکا راجع به غذای ایران بنویسم؟ خوب، این کار چندین دلیل خدا پسندانه داره -همنوجور که استاد نجف دریابندری درکتاب ارجمند از سیر تا پیاز اظهار کردند: “آشپزی هنریست که درجه پیشرفت فرهنگی یک جامعه رو نشون میده”
و همنوجور که من دوست دارم بگم: “غذا پنجری هست به روح یک فرهنگ! غذا بیان خوردنی یک فرهنگ هست!”
حالا به این پادکست گوش کنید تا همه داستان پروپاگاند با هل و ته دیگ را برای شما تعریف کنم.
در این پادکست با علی نادعلی زاده آشنا می شویم. علی یک کارآفرین جوان و مدیر استودیوی نرم افزاری «تاد» است. اگر اسم سیبچه یا بازی فروت کرفت (@fruitcraft) را شنیده باشید، با کارهای این استودیو آشنا هستید. (www.todco.ir)
علی یکی از مصرف کنندگان جدی چای در خاورمیانه محسوب می‌شود و به املت خوردن در دربند علاقه‌ی ویژه‌ای دارد!
آقای نادعلی زاده همین چند وقت پیش یکی از انقلابی ترین پروژه های استارت آپی زندگیشان را آغاز کردند. برای اینکه از این پروژه با خبر بشوید و داستانهای جالب یک کارآفرین را بشنوید , به این پادکست خوش مشرب گوش کنید.
در ماه بهمن سال 1394 شانس این را داشتم که به استان هرمزگان و فستیوال موزیک در تیرور که شهری است در نزدیکی میناب سفر کنم. این شهر در 75 کیلومتری بندر عباس قرار دارد. بندر عباس استانی آفتابی است و مردمش هم روحیه آفتابی دارند: خونگرم و مهمان نواز.
در این پادکست از شلوارهای گلابتون دوزی محلی و جزیره خارق العاده هرمز و غذاها و شیرینی‌های بی نظیر جنوبی برای شما میگویم و قول میدم که اگه گوش بدید کلی کیف می‌کنید.
| دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل اول: | دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل دوم: |
| بخش اول | بخش اول |
| بخش دوم | بخش دوم |
| بخش سوم | بخش سوم |
| بخش چهارم | بخش چهارم |
در این پادکست پای صحبت آقای فریدون کورنگی می نشینیم، ایشان بیش از سی سال سابقه مدیریت در چندین شرکت و کمپانی بزرگ آمریکایی را به عهده داشتند اما چند سالی است که ایران برگشتند و در حال انتقال تجربیات ارزشمند خود در حوزه کارآفرینی و پشتیبانی کسب و کار جوانان ایران هستند. ایشان لقب “شکمو” را با خوشحالی قبول دارند و داستان مهاجرت در پانزده سالگی به وست ویرجینیا به همراهی مادربزرگ مهربان اصفهانی، تاسیس یک رستوران ایرانی محبوب در آمریکا در دوران دانشجوی، و درختهای توت و خرمالو در خانه دربند و بسیاری از موضوعات جالب دیگر را با کلام گرم و صمیمانه برای ما تعریف می کنند.
در این پادکست با خانم آزاده شریعت آشنا می شویم. داستان آشنایی من با ایشان به وقتی بر می گردد که دو ایرانی در آمریکا از طریق علاقه مشترکشان به غذا با هم آشنا شدند. فکر می کنم اگر این داستان را بشنوید برایتان خالی از لطف نباشد. خانم شریعت در مورد زندگی در غربت و خاطرات بچگیشان و روزگار خوش غذای نذری با ما صحبت می کنند.
تهران شهر بزرگ و مدرنی است. این شهر امکانات زیادی برای گردش و چیزهای دیدنی زیادی را در خودش جا داده است؛ چه پارک، چه امارت، چه موزه و کلی از این جور چیزها! من شخصا دو کار تفریحی را خیلی دوست دارم: گالری گردی و کوه نوردی.
گالری گردی عصرهای جمعه و دیدن کارهای هنری هیجان انگیز و جالب است، و در ضمن در روزهای افتتاحیه هم بساط چای و شیرینی به راه است. کوه نوردی هم که دیگه هیچی، از آن کارهاست که وقتی گرفتارش می شوی و دوستش داری، مثل یک تب عشق، پر از احساس و نشاط می شوید. بالای کوه هم حسابی برنامه چای و خوردنی به راه است. راجع به هردو این دو موضوع توی این برنامه با شما گپی میزنم. یک گوش دارید یک گوش دیگه هم قرض کنید و این برنامه رو با دل خوش گوش کنید.
در این پادکست باصفا هراتیان, کارآفرین بسیار خلاق و خوش فکر و فعال در حوزه های مختلف, آشنا می شویم. صفا هراتیان موسس نوآور icoffee و یک قهوه دوست و قهوه شناس واقعی است. صفا همچنین نقش بسیار موثری در اجرای تدکس کیش بازی می کنند. در این برنامه پر از کافیین پای صحبت صفا می نشینیم و می شنویم که در مورد تاریخچه اولین قهوه خانه های ایران و کافی شاپ و باریستاهای امروزی و مسابقه های جهانی باریستاها و حتی فال قهوه چه داستانهایی برای گفتن دارند.
حالا وقتش است که یک فنجان قهوه درست کنید و به این پادکست خوش عطر گوش کنید البته بدانید که قهوه شما ممکنه با طبع مشکل پسند صفا هراتیان جور در نیاید. البته می توانید اطلاعات بیشتر در مورد کارهای آقای هراتیان را در www.instagram.com/icoffee_ir مراجعه کنید.
این پادکست صفا داره! گوش کنیم با هم!
| دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل اول: | دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل دوم: |
| بخش اول | بخش اول |
| بخش دوم | بخش دوم |
| بخش سوم | بخش سوم |
| بخش چهارم | بخش چهارم |
در این پادکست با آقای جدی ولی در عین حال شوخ طبعی آشنا می شویم. امین اناری برای ما تعریف میکنند که چطور اسم فامیلشان اناری از کار در آمده است. داستان جالبی هست البته من خودم به ایشان لقب “چشمه دانش” را دادم چونکه ایشون خیلی مطلع هستندبه خصوص در موضوعاتی مربوط به طب گیاهی و سنتی ایران.
آقای اناری موسس کمپانی جدیدی هستند که کارشان تولید دم نوشهای اصیل ولی ارایه شده با روشی مدرن و امروزی وتوی این برنامه بهترین چیزی را که می شود خورد برای حفظ دایمی سلامت با ما در میان می گذارند!
برای فهمیدن این راز یک قوری بابونه دم کنید و با آرامش به این پادکست گوش کنید.
کمپانی امین اناری را می توانید در اینستاگرم پیدا کنید.www.insagram.com/sinooshdrinks
اگه از این برنامه خوشتون اومد با دوست و اشناها شریک یشید لطفاء . ممنووووووون!
در این پادکست با رضا غیابی, یکی از دوستان جدید و عزیز من آشنا می شوید. من به رضا لقب “کلانتر محله” دادم چون که یک آقای کار آفرین و خوش فکری هستند که در حوزه های مختلف فعالیت های جالب و نوآوری انجام میدهند و تقریبا با تمام تهران دوست هستند.
یکی از صفات رضا این هست که یک شکموی خوبی هستند و قدر و احترام غذا رو دارند و لذت خوردن رو به چشم حقارت نگاه نمیکنند.در این پادکست رضا در مورد دوران کودکی و خاطرات آن زمان با ما گپ می زند … آن زمانهای که او برخلاف امروز بچه توپولی بود و با خوراکی به خودش جایزه می داد و در مورد یک غذای مشتی هم برایمان حرف میزند که در دوران دانشجویش خاطره ساز شده است.
با ما و رضا در این پادکست همراه بشوید تا حرفهای جالب این کارآفرین باحال را بشنوید و ببینید که رضاکه مثل خیلی از ماها سرش خیلی شلوغ است برای لذت بردن از زندگی و تفریح چه برنامه های جالب و خاص خودش را دارد.
اگه دلتون خواست خوشحال میشم که کامنت بگذارید، و اگه خوشتون اومد از این پادکست حتما با دوستا و فامیل شریک بشید لطفا.
در ضمن، اگه می‌خواهید بیشتر از آقای رضا غیابی مطلع باشید، وب سایت ایشون رو یک نگاهی بندازید:www.Ghiabi.com
در این پادکست با سیما سعیدی آشنا میشیم. یک خانم خاص و آگاه که در حال حاضر صاحب دو کافی شاپ شیک و باحال در منطقه لواسان هستند. سیما از کافی شاپ، قهوه و مشتریهای جورواجورش برای ما تعریف میکنه و داستانهای گیرایی برای گفتن دارد از زمان بچگیش و سفر به بیرجند و یک درخت آلبالو مخصوص و خاطره انگیز.
وقتی از سیما پرسیدم که اگه میتونست با هر کسی که دلش می‌خواست (زنده یا تاریخی) میشست سر یک سفره، کی رو انتخاب میکرد و چرا، در جواب کمی ناز کرد ولی بعد جوابی داد که باید بهش فقط گفت: آهان! احسنت! که اینجور! که اینطور! برای فهمیدن ماجرا به این پادکست گوش کنید.
اینستاگرام پیج یکی از کافه‌های سیما اینجاست http://instagram.com/golomorghcafe :
خود سیما هم اینستاگرام پیج ایش اینجاست: http://instagram.com/bibikhanoom
امیدوارم که از این پادکست لذت ببرید!
در این پادکست با هنرمند جوان نوش آفرین موفق آشنا میشیم که در کنار کارهای روزمره اش عکاسی رو هم خیلی جدی دنبال می کند. خانم نوش آفرین موفق یکی از بنیانگذاران صفحه پرجلوهء Humans of Tehran است و تا حالا سوژه های زیادی را شکار و توی قاب دوربین ثبت کرده است. نوش آفرین را می توانید دراین آدرس پیدا کنید. :
https://www.facebook.com/humansoftehran
اگر می خواهید بدانید که نوش افرین چطور سوژه های خودش را پیدا می کند به این پادکست گوش کنید. گپی می‌زنیم راجع به اش نذری و شله قلم کار و حله حوله و صبحانه یه نون و پنیر و گردو و چای شیرین با خانواده و همینطور صحبت از عکاسی. همین طور پای صحبت نوش آفرین می نشینیم که از خاطرات خوش فامیلی و سنت های قدیمی آش نذری فامیلی و فلسفش راجع به غذای ایرانی برایمان بگوید.
امیدوارم که لذت ببرید از این برنامه و اگه خوشتون اومد با دوستاتون شریک بشید.
| دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل اول: | دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل دوم: |
| بخش اول | بخش اول |
| بخش دوم | بخش دوم |
| بخش سوم | بخش سوم |
| بخش چهارم | بخش چهارم |
“در این پادکست خانم آزیتا هوشیار در مورد فرهنگ غذا و آداب و رسوم آن در ایران و بقیه کشورها صحبت می کند. در هر قسمت مهمانی در زمینه های کاری گوناگون دعوت می شود که در زمینه کاری خود تاثیر گذارند. “
معرفی پادکست : ازسیر تا پیاز با انجیر و به | با آزیتا هوشیار
در این اولین پادکست قراره بریم سراغ قلب انجیر و به و سوالهای کلیدی از سیر تا پیاز را جواب بدیم. خب چطوره با اجازه از شما با داستان خودم آزیتا هوشیار شروع می کنم؟
من سالها خارج از ایران زندگی کردم و همیشه دوست داشتم کارهای خلاقانه انجام بدم. راستی این رو بهتون بگم که دست به قلم دارم و راجع به غذا و فرهنگ ایران مقاله هایی رو هم در مجلات مختلف چاپ کردم. حالا چرا انجیر و به رو شروع کردم و چطور شد؟ جواب این سوال رو در این پادکست خواهید شنید و ابنکه چطور تبدیل به شغل من شد؟ خلاصه اینکه الان در خدمت شما هستم و در مورد نقش مهم غذا به عنوان سفیر فرهنگی با شما صحبت می کنم و دلم میخواد که با همدیگه داستانهای خوشمزه زندگی رو مرور و مزه مزه کنیم.
خوب چطوره بریم اولین قسمت این برنامه رو گوش کنیم؟ اگه خوشتون اومد ممنوتون میشم که با دوستاتون هم شریک بشید.
در این پادکست خانم هاله فرج اللهی، دوست دوران بچگی (مادرهایمان دوست صمیمی و همکلاسی دبیرستان هستند) برایمان از خاطرات خانه مادربزرگ و دیدن مراسم زیبای ابریشم بافی و نمدمالی و درست کردن شیرینی عید در شمال ایران می گویند. هاله برای ما تعریف می کند که چگونه کرمهای ابریشم با ملچ و ملوچ برگهای مو را می جویدند و ابریشمشان بافته و رنگ می شد و تبدیل به چادرشبهای یگانه ای می شد که الان جز میراث و گنجینه های فامیلی هستند.
برای مشاهده عکسهای منحصر به فردی از این چادرشبها و عکسی جالب و دیدنی دیگر از خود هاله و گپ و گفتی که در این پادکست شده رجوع کنید به :http://bit.ly/29yF3Gy
اگر کنجکاوید که چه غذایی که تا به امروز هاله و برادرش پیمان سرش دعوا می کنند، به این پادکست گوش کنید.
اگه خوشتون اومد ممنوتون میشم که با دوستاتون هم شریک بشید.
در این برنامه، برای شما تعریف می‌کنم که چی شد پس از سالیان سال زندگی کردن در خارج برگشتم ایران. همان طور که ممکن است از یک شکموی مثله من توقع داشته باشید یکی از دلایل اصلی این کار، فرهنگ زیبای آشپزی ایران بود. ولی خوب،اگه خوب می‌خواهید حسابی از ته و توه قضیه سر در بیاورید، شما را به شنیدن این پادکست مهمان می کنم.
خوب چطوره بریم این قسمت برنامه رو گوش کنیم؟ اگه خوشتون اومد ممنوتون میشم که با دوستاتون هم شریک بشید.
در این برنامه با آقای اصغرحسین پور کوه نورد قهارو طبیعت شناس و طبیعت گرد سفری میکنیم به بروجرد و ده کودکی ایشان وکوه های پر از آویشن و مروری برخاطرات مادر و آشپزی هایش
در برنامه امروز با آقای اصغر حسین پور حرف می زنیم. ایشون را در تدکس تهران ملاقات کردم که همراه آقای نقی لو (از سخرانان تدکس تهران) بودند و هر دو کوهنورد قهار و حرفه ای هستند. آقای حسین پور با ما داستانهایشان را راجع به روستای اجدادی شان در بروجرد در استان لرستان و در دامنه های سرسبز زاگرس و درست کردن ترخینه ، چای آتشی خوردن در کوههای پر از آویشن و آن حس ناب تنفس در ارتفاعات خیال انگیز کشورمان و خاطرات خوب آشپزی مادرشان ، دورهمی های اقوام در ایوان خانه پدری با ما به اشتراک می گذارند. برای مشاهده عکسهای منحصر به فرد چای هیزمی و قله های برف گرفته زیبا رجوع کنید به :www.figandquince.com .
داستان جالبی است ، اگر می توانید یک چای آتشی دم کنید و همراه با ما نوش جان کنید.
| دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل اول: | دیگر قسمت های پادکست انجیر و به – فصل دوم: |
| بخش اول | بخش اول |
| بخش دوم | بخش دوم |
| بخش سوم | بخش سوم |
| بخش چهارم | بخش چهارم |
گفتگو برنامه کاوشگر رادیو جوان با بهادر امینی، پژوهشگر خوراک و غذا در مورد نوشیدنی ها
قسمت اول:
قسمت دوم:
با کلیک روی نام فایل ها و وارد شدن به سایت شنوتو، می توانید آنها را دانلود فرمایید.
با تشکر از شنوتو برای فراهم کردن فضایی برای به اشتراک گذاری فایل های صوتی و پادکست
یک آرزوی ساده دارم یه باغی توی این شهر باشه که ما آزادانه بتونیم برقصیم و کسی هم بهمون گیرنده – داستان فاطمه1402-06-04 - 19:02
میدونستم باید بجنگم برای زنی که خودم میخوام بشم و خانوادم با من میجنگیدن برای اینکه زنی بشم که اونها میخوان – داستان سارا1402-04-20 - 17:20
راستش هیچ وقت تشویق نشدم، همیشه ترسونده شدم. وقتی موفق شدم، همه تحسین کردن که دیگه برام ارزشی نداشت – داستان بینام (ز-1)1402-01-11 - 14:51
داستانهای بینام1402-01-11 - 14:36