بایگانی برچسب برای: غذای محلی

آش آلوی گیلان

آش آلوی گیلان

 

 

پیاز دو عدد متوسط
لپه 200 گرم
برنج یک استکان
نمک، فلفل و زردچوبه به اندازه دلخواه
گوشت چرخ کرده گوساله نیم کیلو
سبزی شامل جعفری، گشنیز و تره نیم کیلو
آلو 200 گرم

پیاز را خرد می‌کنیم و تفت می‌دهیم. بعد 200 گرم لپه را که چند ساعت در آب خیسانده شده است را به آن اضافه می‌کنیم. حدود 2 لیتر آب اضافه می‌کنیم و به مدت یک ساعت می‌گذاریم بپزد تا لپه‌ نرم شود. در صورت نیاز اگر لپه هنوز نرم نشده بود، اجازه می‌دهیم بیشتر بپزد. سپس یک پیمانه یا یک استکان برنج و به مقدار دلخواه نمک، فلفل و زردچوبه را اضافه می‌کنیم و اجازه می‌دهیم به مدت 20 دقیقه بپزد تا برنج نرم شود.
نیم کیلو گوشت چرخ کرده را در یک کاسه قرار داده و یک عدد پیاز را درون آن رنده می‌کنیم و ورز می‌دهیم. اگر تمایل داشتید می‌تونید در اینجا هم نمک و فلفل اضافه کنید. گوشت ورز داده شده را به صورت قلقلی در می‌آوريم و به قابلمه اضافه می‌کنیم و به مدت یک ساعت صبر می‌کنیم تا بپزد. سبز نیم کیلو سبزی شامل جعفری، گشنیز، تره را خرد و با 200 گرم آلو به مواد اضافه می‌کنیم و حدود 20 دقیقه می گذاریم بپزد. آش آمادست، نوش جان :)

روایت شیون فومنی شاعر گیلانی از غذاها و سفره گیلانی

روایت شاعر گیلانی از غذاها و سفره گیلانی

میر احمد سید فخری نژاد معروف به شیون فومنی یکی از شاعران نامدار گیلانی است که اشعار زیادی به زبان های گیلکی و فارسی دارد. شنیدن روایت زیبای این شاعر گرانقدر در مورد غذاها و سفره گیلانی خالی از لطف نیست.

نقش بازارهای محلی گیلان در قدیم

نقش بازارهای محلی گیلان در قدیم

در قدیم بازارها نقش‌های متفاوتی را در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی ایفا می‌کردند. حضور افراد در این بازارها صرفا جنبه اقتصادی و درآمدی نداشته است، بلکه برای تعاملات اجتماعی، دیدن آشنایان و کارهای دیگری هم می‌آمدند و یکی از دلیل‌هایی که افراد حتی با مقدار کمی محصول برای فروش در این بازارها حضور پیدا می‌کردند، همین است.

این بازارها کارکردهای جالب دیگری هم داشتند، به عنوان مثال در قدیم زنان با دختران جوان‌شان با لباس‌های زیبایی که می‌پوشیدند به این بازارها می‌آمدند تا شاید همسری برای دختران‌شان پیدا شود. بندبازی، مارگیری، شعبده‌بازی، پرده خوانی، کشتی محلی، معرکه گیری، درویش خوانی و … از دیگر برنامه‌هایی بود که قدیم در حاشیه این بازارها انجام می‌شد و به جذابیت‌های آنها می‌افزودند. حضور زنان با لباس‌های محلی خوش رنگ و دارای رنگ‌های متفاوت باعث زیباتر شدن هرچه بیشتر این بازارها می‌شدند. نحوه چانه زدن، آواز خواندن فروشندگان، بده بستان‌ها که در هنگام فروش محصول‌ها اتفاق می‌افتد، دیدنی است.

به عبارتی دیگر این بازارها نقش تفریحی هم داشته‌اند و مکانی بوده است که مردم برای گذراندن اوقات فراغت شان به آنها مراجعه می‌کردند و دیدن دختران و پسرانی هم که با هم نامزد کرده بودند در آنجا اتفاق می‌افتاد. دعوت نامه‌های عروسی که باید به نقاط دیگر می‌رفت و بدست اقوام می‌رسید، در بازار به شخص معتمدی داده می‌شد تا آن فرد آنها را به مقصد برساند.

یکی از دلایلی که باعث شکل گرفتن و رونق گرفتن این بازارها در قدیم شده بود، نبود راه‌های مناسب بین شهری و روستایی بود تا آنجا مردم ترجیح می‌دادند نیازهاشون را از این بازارها تامین کنند. بازارهای دوره‌ای گیلان جنبه‌های مختلفی دارند که همه آنها را در این نوشته نمیشه گفت.

معمولا در سفرهام به کشورهای دیگر سعی می‌کنم بازار‌های محلی آنها را ببینم. از بازارهای محلی کشورهای ترکیه، مراکش و تایلند دیدن کردم و لذت بردم. به نظر می‌رسد در این بازارها به نحوه چیدمان، تنوع رنگی، لباس‌های محلی و در کل توجه به جزئیات مربوط به فرهنگ آن کشور توجه شده است و همین باعث جذابیت آنها شده است. بازارهای هفتگی گیلان می‌تواند به یکی از جذابیت های گردشگری و درآمدی تبدیل شود، به عنوان مثال در کشور تایلند بازارهای محلی روی آب وجود دارند مردم از کشورهای مختلف برای دیدن آنها می‌روند و هزینه قابل توجهی را می‌پردازند.
امیدوارم در آینده برای حفظ این بازارها توجه بیشتری شود.
برای نوشتن این پست از کتاب بازارهای هفتگی گیلان نوشته محمد بشرا از نشر ایلیا بهره بردم.

بازارهای محلی گیلان

بازارهای هفتگی (دوره‌ای) گیلان

زن‌های زیادی را می ‎بینم که در بازار نشسته‌اند و یک زیرانداز کوچک حصیری انداخته‌اند و بعضی‌ها یک یا دو و تعدادی هم سه تا چهار محصول، آن هم در حجم کم برای فروش گذاشته‌اند.

در نگاه اول با خودم میگم که اگر همه آنها را هم بفروشند، مگر در آخر چقدر پول برای آنها می‌ماند؟ چرا این زن‌ها از بازارهای محلی استقبال می‌کنند و منتظر روز برگزار آن در هفته می‌مانند؟ چرا صرفا با یک یا تعداد محصولات کمی که درآمد چندانی هم براشون نداره به بازار میان؟ چرا مردم نیازهای هفتگی‌شون را بیشتر از بازارهای محلی که یک یا دو روز در هفته برگزار می‌شود، خرید می‌کنند؟ و تعدادی سوال دیگر که در سفر به گیلان در ذهن داشتم. از سفر سه هفته‌ای که به گیلان داشتم حدود 8 روز را به شهرهای مختلف شرق استان گیلان شامل کوچصفهان، آستانه اشرفیه، رحیم آباد، رودسر، املش، لنگرود و بندر کیاشهر رفتم و در بازارهای محلی آن شهرها به گشت و گذار پرداختم.

در قهوه‌خانه‌ای قدیمی در یکی از این بازارهای محلی نشسته‌ام و با چند پیرمرد در مورد اینکه این بازارها در قدیم به چه شکل بوده‌اند، چه داستان‌هایی داشتند و … صحبت می‌کنم. صدای خسته، ولی گرمی دارند. اتفاق‌ها و حادثه‌های سیاسی و اجتماعی زیادی را شاهد بودند.
خوشبختانه هنوز بازارهای محلی دوره‌ای و هفتگی در گیلان هنوز برگزار می‌شود. این بازارها در روزهای مشخصی در هفته برگزار می‌شوند. در بازارهای گیلان که قدم میزنی همه نوع قشر از نوجوان و جوان، زن و مرد و سالمند هم در بین فروشنده‌ها و هم در بین مردم می‌تونی ببینی. انواع محصول‌های کشاورزی، غذایی، میوه‌ها، ماهی‌ها و پرندگان زنده، پوشاک و … را در این بازارها دیده می‌شوند.

یکی از جذابیت‌های فرهنگی، اجتماعی و گردشگری گیلان که از قدیم وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد بازارهای دوره‌ای و هفتگی است. در شهرهای مختلف این استان در روزهای مشخصی در هفته این بازارها برپا می‌شود و اتفاق‌های مختلفی در آنها رخ می‌دهد. در بعضی از شهرها این بازارها آنقدر نقش پررنگی داشته‌اند که واژه بازار در نام آن شهر آمده است، مانند پیربازار، جمعه بازار، مناره بازار، واجارگاه به معنی بازارگاه و …
«در پست بعد درباره بازارهای محلی گیلان بیشتر خواهم گفت.»

استان گیلان

پروژه اول: گیلان

اولین جایی که برای سفر و مطالعه در مورد غذاها و آداب و رسوم، آیین‌ها، مراسم و جشن‌ها، محصول های کشاورزی و فراوری شده غذایی، گیاهان بومی انتخاب کردیم، استان گیلان بود. گیلان داری تنوع غذایی زیاد و خوبی هست و از شرق تا غرب استان میشه این تفاوت‌ها را دید. منابع مطالعاتی خوبی دارند و فضاهایی که بشه در مورد غذا و موضوع‌های حول آن مثل بازارهای محلی مشاهده و تحقیق کرد، خوشبختانه هنوز وجود داره. زمانی شهر رشت به عنوان شهر خلاق خوراک در یونسکو شناخته شده بود.
اگر شما در مورد غذاها، نوشیدنی‌ها، نان‌ها، محصول‌های کشاورزی و غذایی و فرآوری شده، آیین‌ها و آداب رسوم مربوط به آنها، گیاهان بومی و محلی که با آنها غذا یا محصول درست می کنند، صنایع دستی، موسیقی و غیره در مورد گیلان می‌دونید، خوشحال و ممنون میشیم کامنت بذارید تا ما و دیگران هم استفاده کنیم.
در پست‌های بعد در مورد منابع مطالعاتی، برنامه سفر و … بیشتر میگیم. البته این سفر قبلا برنامه ریزی و اجرا شده است و در دوران ویروس کرونا نبوده است‌.

آش اسفناج و گشنیز (تبریز)

آش اسفناج و گشنیز (تبریز)

 

 

آش اسفناج و گشنیز
همون طور که در پست های قبلی هم اشاره کردم، یکی از کارهایی که می خواهیم انجام بدیم تولید ویدیوهای کوتاه از غذاهای بومی و محلی ایران است.
فعلا در این دوران کرونایی یکی از کارهایی است که در خانه می‌توان انجام داد و البته به شکلی هم برای شروع کار دست گرمی حساب میشه. چرا که دوست داریم در آینده این کار را بیشتر انجام بدیم و برای معرفی غذاها، محصولات غذایی و کشاورزی شهرها، روستاها و اقوام مختلف ویدیوهای کوتاه درست کنیم.

این آش را مخصوص سرماخوردگی می‌دانند و معمولا با ماست خورده میشه و خوشمزه و مقوی هم است.