کمک کردن به آدمها و اینکه بتونم باری از دوش کسی بردارم، حس خوبی بهم میده- داستان مریم
از بچگی دوست داشتم یه چیزایی درست کنم. اگر دخترهای دیگه مثلاً عروسک بازی میکردند، من دوست داشتم با لوگو بازی کنم و خونه بسازم. ساختن را دوست داشتم و از مسیری که آدما میرفتن، من نمیرفتم. مثلا یک چیزی را بر اساس روشی که داشت درست میکردم، دوباره بعد خراب میکردم و به شکل […]