بایگانی برچسب برای: گیلان

کتاب بازارهای محلی گیلان

معرفی کتاب بازارهای هفتگی (دوره ای) گیلان

کتاب بازارهای هفتگی(دوره ای) گیلان – محمد بشرا – نشر ایلیا

همون طور که در پست های قبل گفته بودم، منابعی را که مطالعه می کنم به شما هم معرفی کنم. نشر ایلیا این کتاب را به نویسندگی آقای محمد بشرا منتشر کرده است. از خواندنش لذت بردم. اگر شما هم علاقمند به مطالعه در مورد بازارهای گیلان هستید، این کتاب را مطالعه کنید. در پست‌هایی که بعدا در مورد بازارهای محلی گیلان اینجا می‌گذارم از این کتاب هم به عنوان منبع استفاده می کنم. متن زیر از خود کتاب انتخاب شده است.

 

بازارهای هفتگی (دوره‌ای)، بازارهای سنتی هستند که توانسته‌اند تا به امروز رونق و کاربردهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کنند. در این کتاب پیشینه بازارهای هفتگی گیلان و برخی از مهمترین علل رونق این بازارها مورد بررسی قرار گرفته است و بازارهای ویژه‌ای مانند جمعه بازارها، بازارهای زیارتی، بازارهای فصلی و … معرفی شده‌اند. همچنین در این اثر به مباحثی چون نقش زنان در بازارهای محلی، چند و چون بازارهای هفتگی، بازارهای هفتگی از دید جهانگردان و بازار در فرهنگ مردم گیلان پرداخته شده است.

نقش بازارهای محلی گیلان در قدیم

نقش بازارهای محلی گیلان در قدیم

در قدیم بازارها نقش‌های متفاوتی را در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی ایفا می‌کردند. حضور افراد در این بازارها صرفا جنبه اقتصادی و درآمدی نداشته است، بلکه برای تعاملات اجتماعی، دیدن آشنایان و کارهای دیگری هم می‌آمدند و یکی از دلیل‌هایی که افراد حتی با مقدار کمی محصول برای فروش در این بازارها حضور پیدا می‌کردند، همین است.

این بازارها کارکردهای جالب دیگری هم داشتند، به عنوان مثال در قدیم زنان با دختران جوان‌شان با لباس‌های زیبایی که می‌پوشیدند به این بازارها می‌آمدند تا شاید همسری برای دختران‌شان پیدا شود. بندبازی، مارگیری، شعبده‌بازی، پرده خوانی، کشتی محلی، معرکه گیری، درویش خوانی و … از دیگر برنامه‌هایی بود که قدیم در حاشیه این بازارها انجام می‌شد و به جذابیت‌های آنها می‌افزودند. حضور زنان با لباس‌های محلی خوش رنگ و دارای رنگ‌های متفاوت باعث زیباتر شدن هرچه بیشتر این بازارها می‌شدند. نحوه چانه زدن، آواز خواندن فروشندگان، بده بستان‌ها که در هنگام فروش محصول‌ها اتفاق می‌افتد، دیدنی است.

به عبارتی دیگر این بازارها نقش تفریحی هم داشته‌اند و مکانی بوده است که مردم برای گذراندن اوقات فراغت شان به آنها مراجعه می‌کردند و دیدن دختران و پسرانی هم که با هم نامزد کرده بودند در آنجا اتفاق می‌افتاد. دعوت نامه‌های عروسی که باید به نقاط دیگر می‌رفت و بدست اقوام می‌رسید، در بازار به شخص معتمدی داده می‌شد تا آن فرد آنها را به مقصد برساند.

یکی از دلایلی که باعث شکل گرفتن و رونق گرفتن این بازارها در قدیم شده بود، نبود راه‌های مناسب بین شهری و روستایی بود تا آنجا مردم ترجیح می‌دادند نیازهاشون را از این بازارها تامین کنند. بازارهای دوره‌ای گیلان جنبه‌های مختلفی دارند که همه آنها را در این نوشته نمیشه گفت.

معمولا در سفرهام به کشورهای دیگر سعی می‌کنم بازار‌های محلی آنها را ببینم. از بازارهای محلی کشورهای ترکیه، مراکش و تایلند دیدن کردم و لذت بردم. به نظر می‌رسد در این بازارها به نحوه چیدمان، تنوع رنگی، لباس‌های محلی و در کل توجه به جزئیات مربوط به فرهنگ آن کشور توجه شده است و همین باعث جذابیت آنها شده است. بازارهای هفتگی گیلان می‌تواند به یکی از جذابیت های گردشگری و درآمدی تبدیل شود، به عنوان مثال در کشور تایلند بازارهای محلی روی آب وجود دارند مردم از کشورهای مختلف برای دیدن آنها می‌روند و هزینه قابل توجهی را می‌پردازند.
امیدوارم در آینده برای حفظ این بازارها توجه بیشتری شود.
برای نوشتن این پست از کتاب بازارهای هفتگی گیلان نوشته محمد بشرا از نشر ایلیا بهره بردم.

بازارهای محلی گیلان

بازارهای هفتگی (دوره‌ای) گیلان

زن‌های زیادی را می ‎بینم که در بازار نشسته‌اند و یک زیرانداز کوچک حصیری انداخته‌اند و بعضی‌ها یک یا دو و تعدادی هم سه تا چهار محصول، آن هم در حجم کم برای فروش گذاشته‌اند.

در نگاه اول با خودم میگم که اگر همه آنها را هم بفروشند، مگر در آخر چقدر پول برای آنها می‌ماند؟ چرا این زن‌ها از بازارهای محلی استقبال می‌کنند و منتظر روز برگزار آن در هفته می‌مانند؟ چرا صرفا با یک یا تعداد محصولات کمی که درآمد چندانی هم براشون نداره به بازار میان؟ چرا مردم نیازهای هفتگی‌شون را بیشتر از بازارهای محلی که یک یا دو روز در هفته برگزار می‌شود، خرید می‌کنند؟ و تعدادی سوال دیگر که در سفر به گیلان در ذهن داشتم. از سفر سه هفته‌ای که به گیلان داشتم حدود 8 روز را به شهرهای مختلف شرق استان گیلان شامل کوچصفهان، آستانه اشرفیه، رحیم آباد، رودسر، املش، لنگرود و بندر کیاشهر رفتم و در بازارهای محلی آن شهرها به گشت و گذار پرداختم.

در قهوه‌خانه‌ای قدیمی در یکی از این بازارهای محلی نشسته‌ام و با چند پیرمرد در مورد اینکه این بازارها در قدیم به چه شکل بوده‌اند، چه داستان‌هایی داشتند و … صحبت می‌کنم. صدای خسته، ولی گرمی دارند. اتفاق‌ها و حادثه‌های سیاسی و اجتماعی زیادی را شاهد بودند.
خوشبختانه هنوز بازارهای محلی دوره‌ای و هفتگی در گیلان هنوز برگزار می‌شود. این بازارها در روزهای مشخصی در هفته برگزار می‌شوند. در بازارهای گیلان که قدم میزنی همه نوع قشر از نوجوان و جوان، زن و مرد و سالمند هم در بین فروشنده‌ها و هم در بین مردم می‌تونی ببینی. انواع محصول‌های کشاورزی، غذایی، میوه‌ها، ماهی‌ها و پرندگان زنده، پوشاک و … را در این بازارها دیده می‌شوند.

یکی از جذابیت‌های فرهنگی، اجتماعی و گردشگری گیلان که از قدیم وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد بازارهای دوره‌ای و هفتگی است. در شهرهای مختلف این استان در روزهای مشخصی در هفته این بازارها برپا می‌شود و اتفاق‌های مختلفی در آنها رخ می‌دهد. در بعضی از شهرها این بازارها آنقدر نقش پررنگی داشته‌اند که واژه بازار در نام آن شهر آمده است، مانند پیربازار، جمعه بازار، مناره بازار، واجارگاه به معنی بازارگاه و …
«در پست بعد درباره بازارهای محلی گیلان بیشتر خواهم گفت.»

معرفی کتاب فرهنگ خوراک مردم گیلان

معرفی کتاب فرهنگ خوراک مردم گیلان

برای تهیه پست‌ها از منابعی استفاده می‌کنم. به عنوان مثال برای نوشتن پست قبل از کتاب فرهنگ خوراک مردم گیلان استفاده کردم. یکی از برنامه‌های من این است که منابع مطالعاتی را در اینستاگرام و وب‌سایت معرفی کنم که اگر کسی علاقمند بود مطالعه کنه، به خصوص برای کسانی که دوست دارند در حوزه گردشگری غذا فعالیت کنند و هم تشکری از نویسنده کتاب و ناشر به خاطر زحمتی که برای آن انجام داده است، کنم. متن زیر را از کتاب آورده‌ام.
.
سرزمین ایران از اقوام گوناگونی تشکیل شده است و با برخورداری از مواهب طبیعی و تنوع تولیدات دامی و کشاورزی، در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود فرهنگی غذایی را بنا نهاد که در میان ملل مختلف جایگاه ویژه‌ای دارد.
.
فرهنگ خوراک ایرانی، هویتی رنگین کمانی هست از هویت های قومی تشکیل شده است. یکی از طیف‌های این رنگین کمان، مردمان گیلان‌اند که در حاشیه غربی دریای کاسپین زندگی می‌کنند. غذاهای مردم این سرزمین، در میان سایر ایرانیان، شهره خاص و عام است. شهرت و محبوبیت این غذاها به گونه‌ای بوده است که حتی به دربار شاهان ایران از جمله صفوی و قاجار راه یافت.
.
در این اثر، کوشش بر این است که فرهنگ خوراک این مردمان، از منظر مطالعات مردم شناختی بررسی شود. تاکید بیشتر بر نشانه‌های فرهنگی مربوط به غذا و خوراکی هاست. اگرچه در خلال طرح موضوعات، نمونه‌هایی از شیوه طبخ و ترکیب مواد در غذاهای گیلانی داده می‌شود.

کتاب فرهنگ خوراک مردم گیلان –  مسعود پورهادی – نشر ایلیا

فرهنگ خوراک مردم گیلان

فرهنگ خوراک مردم گیلان

از مجموع منابعی که در مورد غذای مردم گیلان در گذشته ذکر شده است، بیشتر آنها خوراک اصلی و روزمره مردم را برنج (پلا)، ماهی و سیر ذکر کرده‌اند. در این میان برنج نقش مهمی در این خطه دارد. حتی نان را هم از آرد برنج درست می‌کرده اند. مردم گیلان به برنج علاقه بسیاری دارند و زمانی روزانه سه نوبت برنج می‌خوردند. برنج آنقدر نقش مهمی در زندگی آنها داشت که در گذشته‌های نه چندان دور در تعدادی از شهرها و روستاها خوردن نان نشانه فقر بود. برنج دارای ارزش زیادی در بین مردم گیلان است و ضرب المثل‌ها، حکایت‌ها و باورهای زیادی در مورد برنج در بین مردم وجود دارد.

نان بخور بوشو تا در آستان
پلا بخور بشو تا خورآستان

با خوردن نان فقط می‌شود تا درِ خانه رفت ولی با خوردن پلو می‌توان تا خراسان رفت.

تنوع در آب و هوای گیلان و داشتن رطوبت کافی، خاک حاصلخیز و در کنار هم قرار گرفتن کوه، دریا، جنگل، رودخانه و جلگه باعث وجود فراورده‌های طبیعی در این استان شده است.

در مناطق کوهستانی و جلگه شکار و صید رواج داشت. روییدنی‌های زیادی مانند میوه‌های جنگلی، قارچ‌ها و سبزی‌ها در این مناطق وجود داشته است. عسل طبیعی، پرندگان بومی و مهاجر و ماهی رودخانه‌های بخشی از مواد غذایی مردم گیلان را تشکیل می‌دادند. تالاب‌های گیلان از قدیم شرایط خوبی را برای زندگی پرندگان بومی و همین طور جذب کردن پرندگان مهاجر داشته‌اند. این پرندگان نقش مهمی در زندگی مردم گیلان ایفا می‌کردند و با شکار آنها امرا و معاش می‌کردند. از دیگر غذاهای مهم این خطه ماهی است. زمانی در رودخانه‌ها آنقدر ماهی زیاد بود که با داس آنها را به راحتی صید می‌کردند.

گیلان گونه‌های مختلف گیاهی فراوانی هم دارد که مردم از آنها غذا، نوشیدنی و محصولات مختلفی درست می‌کنند. انواع سبزی‌ها و صیفی‌های وجود دارد که در غذاهای زیادی استفاده می‌شود.

در گذشته که یخچال وجود نداشت، گیلانی‌ها شیوه‌های مختلفی را برای نگهداری غذا داشتند. یکی از آن شیوه‌ها استفاده از پوست بز و گوسفند بود که با آن وسیله‌ای به نام انبان درست می‌کردند و مواد غذایی را داخل آن نگهداری می‌کردند. البته انبان در نواحی مختلف استان دارای نام‌های دیگری هم است. نگهداری غذاها در ظرف و آویزان کردن آن نیز از دیگر راه‌های نگه‌داری بود.  گفتنی زیاد است. در آینده در مورد فرهنگ خوراک و آشپزی مردم گیلان بیشتر خواهیم گفت.

منبع:

کتاب فرهنگ خوراک مردم گیلان –  مسعود پورهادی – نشر ایلیا

استان گیلان

پروژه اول: گیلان

اولین جایی که برای سفر و مطالعه در مورد غذاها و آداب و رسوم، آیین‌ها، مراسم و جشن‌ها، محصول های کشاورزی و فراوری شده غذایی، گیاهان بومی انتخاب کردیم، استان گیلان بود. گیلان داری تنوع غذایی زیاد و خوبی هست و از شرق تا غرب استان میشه این تفاوت‌ها را دید. منابع مطالعاتی خوبی دارند و فضاهایی که بشه در مورد غذا و موضوع‌های حول آن مثل بازارهای محلی مشاهده و تحقیق کرد، خوشبختانه هنوز وجود داره. زمانی شهر رشت به عنوان شهر خلاق خوراک در یونسکو شناخته شده بود.
اگر شما در مورد غذاها، نوشیدنی‌ها، نان‌ها، محصول‌های کشاورزی و غذایی و فرآوری شده، آیین‌ها و آداب رسوم مربوط به آنها، گیاهان بومی و محلی که با آنها غذا یا محصول درست می کنند، صنایع دستی، موسیقی و غیره در مورد گیلان می‌دونید، خوشحال و ممنون میشیم کامنت بذارید تا ما و دیگران هم استفاده کنیم.
در پست‌های بعد در مورد منابع مطالعاتی، برنامه سفر و … بیشتر میگیم. البته این سفر قبلا برنامه ریزی و اجرا شده است و در دوران ویروس کرونا نبوده است‌.